English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1124 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
estate by curtesy U در CLقسمتی از اموال زوجه است که پس از فوتش به طریق عمری به زوج به زوج منتقل میشود لیکن به وارث وی نمیرسد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dower U درCL این مقدار معادل ثلث کل دارایی مرد اعم از اعیان وعرصه است که به طریق عمری به زوجه اش واگذار میشود
internal modem U مودم روی کارت اضافی که به اتصال وصل میشود و اطلاعات را به پردازنده منتقل میکند از طریق باس و نه پورت سریال
heir presumptive U وارث درجه دوم که درصورت نبودن حخاجبی وارث میشوند وارث مقدر
transferring U زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfers U زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer U زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
serials U eruoM متصل به پورت سری PC که داده محل را از طریق پورت سریال منتقل میکند
serial U eruoM متصل به پورت سری PC که داده محل را از طریق پورت سریال منتقل میکند
declaratory judgment U حکمی است که در ان حقوق عدهای تثبیت واعلام میشود لیکن هیچ دستور اجراییی را که از نظراختتام دعوی موثر در مقام باشد متضمن نیست
mouses U esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
mouse U esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
remote data concentrator U وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
toner U که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
off screen image U تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود
ransom U وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
ransoms U وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
PGP U یات پرداخت از طریق اینترنت انجام میشود
closed circuit U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
registering U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
registers U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
register U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
closed circuits U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
deeds U در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
deed U در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
tenant by curtesy U عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
polarized U ورودی ای که خصوصیتی دارد که باعث میشود فقط به یک طریق وارد سوکت شود
republics U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
tenant in fee simple U متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
dower U قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
community property U اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی
motorola U - بیتی منتقل میکند. که در SE Apple Macintosh و Macintosh plus استفاده میشود
cyclic U چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت به محل اولین بیت منتقل میشود
shift U در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
shifts U در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
shifted U در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
meter power supply U امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
pascal's law U هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
FDDI U استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود
dma U CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
capstan U میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
bus U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
but U لیکن
but rather <conj.> U لیکن
but <conj.> U لیکن
drawing U روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawings U روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
on purpose <idiom> U عمری
life estate U عمری
life estate U حق عمری
life right U حق عمری
estate for life U حق عمری
perpetuity U عمری
right of benefit for life U حق عمری
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
it is too much for my strength U زورمن به ان نمیرسد
it is beyond my strength U زورمن به ان نمیرسد
longevity U دراز عمری
usufruct U حق عمری و رقبی
termor U دارنده حق عمری
possession money U حق الحفظ دستمزدی که در برای اجرای حکم تملیک یا صیانت ملک تملیک شده از طریق اجرای حکم به مامور اجراداده میشود
cheating does not prosper U دغلی بجایی نمیرسد
he is a stranger to me U او اشنا بنظرم نمیرسد
nothing venture nothing have U ادم کم دل بجایی نمیرسد
life rent U اجاره به صورت عمری
tenant for life U شخص دارای حق عمری
i am at my wit's end U دیگر عقلم به جایی نمیرسد
I just can't think of anything. U هیچ چیز به فکرم نمیرسد.
popular front U لیکن زمامداری این حکومتها دیری نپایید
usufruct U حق عمری به مدت عمر منتفع
where no human foot can tread جایی که پای ادمیزاد بدان نمیرسد.
doodads U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
doodad U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
mongoose or mun U که مارهای زهردارمی کشد و بخودش اسیبی نمیرسد
localtalk U استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
quasi entail U حق عمری که به مدت عمرثالث برای متنفع و اخلاف اوبرقرار شود
usufruct U از عین ونمائات مالی استفاده کردن حق عمری و رقبی داشتن
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
lady U زوجه
wedlock U زوجه
wife U زوجه
ladies U زوجه
families U زوجه
family U زوجه
dowager U زوجه ارث بر
widow bench U میراث زوجه
wifely U مثل زوجه
kaiserin U زوجه امپراتور
dowagers U زوجه ارث بر
marquise U زوجه مارکیز
spouses U زوج زوجه
temporary wife U زوجه موقت
spouse U زوج زوجه
marchesa U زوجه مارکی
dower U میراث زوجه
czarina U زوجه تزار
marchioness U زوجه مارکی
marchionesses U زوجه مارکی
inheritor U وارث
fllowheir U هم وارث
heirless U بی وارث
next of kin U وارث
legatee U وارث
heir U وارث
devisee U وارث
inheritors U وارث
heritor U وارث
heritability U وارث
grand duchess U زوجه یا بیوه دوک
rebecca U ربکا زوجه اسحق
penelope U پنلوپ زوجه اودیسوس
estate in dower U میراث قانونی زوجه
rebekah U ربکا زوجه اسحق
polygyny U چند زوجه گزینی
kaiserin U امپراتوریس زوجه قیصر
wifelike U دارای خوصیات زوجه
inheritable qualities U وارث تخت
expectant heir U وارث امیدوار
to come to U وارث شدن
inherit U وارث شدن
immediate inheritance U وارث بلافصل
inheriting U وارث شدن
next of kin U وارث بلافصل
rightful heir U وارث بالحق
rightful heir U وارث بالاستحقاق
heirship U وارث بودن
heir presumptive U وارث مقدر
heir at law U وارث قانونی
heir apparent U وارث مسلم
inherits U وارث شدن
linal descent U وارث خط عمودی
hung start U شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
peeresses U زوجه سناتور بانوی اشرافی
dicky U پیش بند زوج یا زوجه
dickey U پیش بند زوج یا زوجه
peeress U زوجه سناتور بانوی اشرافی
to succeed to the throne U وارث تخت شدن
apparent U معلوم وارث مسلم
escheat U اراضی بلا وارث
heir apparent U وارث بلا فصل
residuary U وارث طبقه دوم
abator U غاصب حق وارث قانونی
serf U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serfs U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
curtesy U در CL اموالی راگویند که در صورت فوت زوجه
inherits U وارث شدن از دیگری گرفتن
heir in tail U وارث دارایی حبس شده
inherit U وارث شدن از دیگری گرفتن
inheriting U وارث شدن از دیگری گرفتن
nemo est heres viventis U هیچ کس وارث فرد زنده نیست
democratic party U یکی از دو حزب بزرگ سیاسی ایالات متحده امریکا که به صورت فعلیش از 8281 تاسیس شده لیکن از 7871 عملا" موجود بوده است
Prince of Wales U ولیعهد ذکور وارث تاج وتخت انگلیس
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
maintenance of membership U هرکس حق اشتغال به کار دارد لیکن اگر عضو اتحادیهای باشدباید در صورت عضویت ان تازمان تعیین شده باقی بماندوالا شغلش را از دست خواهدداد
cattles U اموال
chattels U اموال
things U اموال
paraphernalia U اموال شخصی زن
inventory U صورت اموال
separate estate U اموال شخصی زن
property voucher U سند اموال
things in action U اموال دینی
things in possession U اموال عینی
installation property U اموال قسمت
post property U اموال پادگان
distrain U ضبط اموال
distraint U توقیف اموال
chattel U اموال منقول
real property U اموال غیرمنقول
post property U اموال پادگانی
property book U دفتر اموال
property officer U افسر اموال
users U انتفاع از اموال
capital assets U اموال سرمایهای
assets U مال و اموال
personalty U اموال شخصی
stolen goods U اموال مسروقه
tangible property U اموال عینی
tangible property U اموال ملموس
user U انتفاع از اموال
state property U اموال عمومی
financial property U اموال پولی
class ii property U اموال طبقه 2
class i property U اموال طبقه 1
fungible U اموال مثلی
personal property U اموال شخصی
offences against property U جرائم بر علیه اموال
property officer U افسر ذیحساب اموال
appropriation bill U صورت ضبط اموال
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1من میخواهم بگویم پایت را خم نکن
1popsicle
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com